من برگشتم سمت نسترن_بیا دیدی انجام دادم...
هیون_تو خری؟؟
من_نه.. ولش کن...
بعد از خجالت رفتم تو اتاق...
هیون_منظورش چی بود؟؟
نفیسه_هیچی بابا وللش (با خنده)
دخترا اومدن تو اتاق..
من_ حالی ازت بگیرم...
نسترن زبون درازی کرد...
بطریو چرخوندم...سرش افتاد به نفیسه و پشتش به رومینا...
نفیسه_جرأت ولی آدم باش...
رومی_برو پیش کیم بوم بهش بگو عاشقتم...
نفیسه_دیوووووونه شدی؟؟
رومی_برو...
من_اره برو...
نفیسه_نه نه خل شدی؟؟
رومی_همین الان...
نفیسه رفت پیش پسرا...جلوی کیم بوم...
نفیسه_عاشقتم...
کیم بوم_جااااااااان؟یعنی من اینقد خوشگلم؟؟
سانگ_شماها زده ب سرتون؟؟
نفیسه_بای...
تو اتاق...
نفس_آفرین...بازی بسه دیگ....
نیلوفر_این مرحله با چ اهنگی برقصیم؟؟
رومی_جی لو...
لی لی_ONE THE FLOOR
من_اره خوبه...
کاترین_پس از فردا تمرینو شروع کنیم...
من_بریم ناهار...
تو سالن...سرمیز...
نسترن_وای چقد خوابم میاد...
پسرا میخواستن برن سرمیز بشینن ک مارو دیدن...
هیون_هی خره...موضوع چی بود؟؟
من تا فهمیدم منظورش چیه_اها ببخشید...داشتیم بطری بازی میکردیم...
کیم بوم_اهههه حیف شد من فک کردم واقعا عاشقم شدی...البته بعید نیس...فعلا...
نفیسه_چیییییی؟؟از خود راضی...
کیو_به دل نگیر بابا...
هیونگ_اره اخلاقشه...فعلا...
..........................................................
سرمیز پسرا...
کریس وو_هی زین کجایی؟؟
زین_به دخترای خوشگل فک میکنم...
جاستین_جدا که خلی...
جونگمین_میخوای مخشو بزنی؟؟؟
زین_اره گیرش میندازم...
هیونگ_ازون عصبیاس نمیتونی...
زین_تماشا کن..
ناهار ما تموم شد...داشتیم میرفتیم تو اتاق ک پای نیلوفر لیز خورد داشت میفتاد ک زین گرفتتش...
زین_خوبی؟؟
نیلو_اره خوبم مرسی...
زین داشت نیلوفرو بلند میکرد که خیلی اروم بدون اینکه نیلوفرمتوجه بشه دستبندشو از دستش در اورد...
نیلو_مرسی...بای
زین_خواهش بابای...
دخترا رفتن...
زین رفت سر میز...
کیم بوم_الان مثلا مخ زدی؟؟
زین دستبندو به پسرا نشون داد...
هیون_ آفرین بابا...
.........................................................
ساعت 8 شب...
زین زنگ میزنه به نیلوفر...
نیلوفر_الو..
زین_سلام منم زین...میتونم به یه نوشیدنی دعوتت کنم؟
نیلوفر_سلام....که چی بشه؟برای چی باید بیام؟نخیرکاری ندارید؟
زین_اجازه میدید دلیلشو بگم؟یامیخواید همینجوری ادامه بدید؟
نیلو_وای ببخشید بفرمائید؟
زین_دستبندتو نمیخوای؟
نیلو_یه نگا به دسش کرد_إ دستبندم کو
زین خندید_گفتم که دسه منه حالا میاید تا هم ی نوشیدنی درکنارهم باشیم وهم دستبندتونو بگیرید
نیلو_خب حالا شمارمو از کجا اوردی؟؟
زین_از نفیسه گرفتم...
نیلو_دهنتو نفیسه (با خودش)
نیلو_باشه مرسی...
زین گوشیو قطع کردو گف ایول همینه موفق شدم...
بقیه قسمت بعد...
نظرات شما عزیزان:
هانیه 
ساعت1:04---4 تير 1394
.gif)
پاسخ:بوسسسس